طمع زیاد

داستان آموزنده 

 

مردی در زمینی مشغول زراعت  بود و زمین بزرگی را تصاحب شده بود. فردی طمع کار و حیله گر هر روز بر  مزرعه مرد کشاورز نظری می داشت و هر چند وقت بر سر زمین با هم به جدال می پرداختند .

مرد طمع کار به آنچه که می داشت هیچ گاه قانع نبود . جدال او نه تنها با مرد کشاورز می بود . بلکه با دیگر اهالی  ده که کنار ملک او املاکی داشتند هم به جنگ و دعوا می انجامید . 

او اب و املاک زیادی را در ده تصرف کرده بود و در هر همسایگی املاک خود نظری هم به ملک همسایه می داشت .

روزی از مرد طمع کار خبری نبود و او در گوشه از زمینش که چند هکتار زمین بود دار فانی را وداع گفت و سرانجام  او از ان همه ملک و زمین که تصاحب شده  بود . از برایش  قبری ساختند که طول ان کمتر از دو متر و عرض ان کمتر از یک متر بود . 

.انسان به چه مقدار زمین نیاز دارد 

ثروتمند کسی است که به کمترین نیاز دارد نه بیشترین سرمایه را دارد 

  نگاشت .خالقی اسفاد 

 



اسفاد وطنم. esfadvatanam.blog.ir

معنی ایاتی از زبور

داستان مورچه های کارگر

داستانی آموزنده نگارش خالقی اسفاد

  ,زمین ,طمع ,ان ,ملک ,مرد ,می داشت ,طمع کار ,هم به ,مرد طمع ,ان کمتر

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اشعار من مطالب گوناگون و جالب استخدام یا ادامه تحصیل در هوای عدالت فروشگاه جامع تحقیقات دانشگاهی amoxeshepezeshki2 Kim drazin کاردوآنلاین|مرکز دانلود منابع آموزش زبان انگلیسی بــصـیــــــرت